به گزارش مشرق، «محمد ایمانی» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
۱- مرز عقل با فریفتگی یا دیوانگی کجاست؟ نقشه راه خردمندانهای که ما را به مقاصد عالی پیشرفت برساند کدام است؟ آیا مسیر بیدردسری وجود دارد؟ اکنون که چالههای عمیق برجام نمایان و اجرای برنامه جامع اقدام «متقابل» یکطرفه شده، پاسخ این پرسشها از همیشه ضروریتر به نظر میرسد. تا چندی پیش چنین تلقی یا تلقین میشد که مشکلات اقتصادی و رکود تولید و بیکاری و آب خوردن مردم و محیط زیست به شکلی معجزهآسا به واسطه بستن با کدخدای آمریکایی حل خواهد شد.
۲- افرادی که در برابر سختیها به جزع و فزع میاُفتند یا به هنگام شادمانی، از خود بیخود میشوند و سرمستی میکنند، شخصیت پختهای ندارند. امام صادق(ع) فرموده سزاوار است مومن ۸ صفت داشته باشد و از آن جمله است «وَقُورٌ عِنْدَ الْهَزاهِزِ، صَبُورٌ عِنْدَ الْبَلاءِ، شَکُورٌ عِنْدَ الرَّخاءِ. آرام و با وقار به هنگام آشفتگیها، بردبار هنگام بلاها و آزمایشها، شکرگزار به وقت آسایش». از فلان عوام بیخبر از همه جا میشد اغماض کرد که برای «یک توافق نیم بند با شیطان بزرگ»، جوگیر شود و پایکوبی کند و لباس منقش به «آی لاو یو اس ای» بپوشد اما اینکه مثلا سیاستمداری باسابقه، برای مذاکره با آمریکا ذوقزدگی کند و بگوید «تابو شکست و مسئله سخت همین بود که تابو بشکند»، از سائیدگی و فرسایش تفکر حکایت میکرد.
۳- اکنون از آن هیجان کف خیابان و کریدورهای سیاسی اثری نیست. انگار خوابی بوده یا افسانهای برای ما خواندهاند. از روزگاری که گفته شد «مذاکره با آمریکا برد-برد است» و «توافق نشان داد میتوانیم با آمریکا درباره برجامهای جدید مذاکره و توافق کنیم»، راهی پرعبرت و خسارت طی شد تا رئیسجمهور بگوید «داستان مضحکی اتفاق افتاده؛ میگویند تعهدی که قبلا بستیم، فعلا قرص و محکم نباشد، درباره موضوع دیگری حرف بزنیم! آمریکا با زبان و عمل میگوید که اهل مذاکره و تعهد نیست اما به برخی کشورهای شرق آسیا (کره شمالی) میگوید بیا با ما مذاکره کن؛ مگر دیوانهاند که با شما مذاکره کنند؟ شما به مذاکرهای که به تایید سازمان ملل رسیده، پایبند نیستید». چه حالی داشتند که مذاکره و اعتماد به آمریکا را عقل انگاشتند؟
۴- در این میان، حساب جماعت تحریفگر در فضای سیاست و رسانه جداست. مرام آنها وارونگی مطلق است. آنجا که باید از عبرتهای تاریخ میگفتند، پشت به تاریخ کردند و به بزک آمریکا پرداختند. اما اکنون که باید مردم و نخبگان را نسبت به تهدیدهای آنی دشمن (از جمله قانون مادر تحریمها یا همان کاتسا) حساس کنند، تاریخپرست شدهاند و خود را پشت بنای سنگی پاسارگاد و روز کوروش و سپنتابازی پنهان میکنند تا پاسخگوی خیانت بزرگ نباشند! شان رسانه، روشنگری است اما اینها گاه نقش خوابآور دارند و گاه، ماموریت دوقطبی کردن جامعه به هر بهانه را اجرا میکنند.
۵- مرز عقل و جنون کجاست؟ برخی دیوانه به دنیا میآیند و برخی دیگر، عقل را به اختیار خود تعطیل میکنند و به خاکی جنون میزنند. سند؟! پس از انتخابات سال ۹۲ به بهانه جشن پیروزی، علیه یکی از نامزدها شعار دادند «خاک تو سر [...] » و وقتی حیرت رهگذران را دیدند، مصرع دوم را گفتند؛ «بدون هیچ دلیلی»! متاسفانه هرگز مورد اعتراض آقای روحانی هم قرار نگرفتند. یا مثلا برخی سیاسیون در آشوب سال ۸۸، همراه جماعت ماموریتداری شدند که با صراحت و بلاهت توامان شعار میدادند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» و «مرگ بر اصل ولایت»؛ اما اکنون سعید حجاریان ادعا میکند «ما سال ۸۸ خودمان را از این شعار مبرا میدانستیم»(!؟) و مهدی کروبی پیغام میدهد «من به میراث گرانبهای امام خمینی(ره) که جمهوری اسلامی است پایبند هستم و به قانون اساسی که زیرساخت و یادگار امام است به خصوص اصل ولایتفقیه معتقدم».
۶- از امیر مومنان علیهالسلام در حکمت ۲۴۷ نهجالبلاغه نقل است که فرمود «الْحِدَّهًْ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ لِأَنَّ صَاحِبَهَا یَندَمُ فَإِنْ لَمْ یَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْکِمٌ. تندخویی، شعبهای از جنون و دیوانگی است، چراکه صاحبش پشیمان میشود و اگر پشیمان نشود، دلیل بر دائمی بودن آن است». اعتماد به دشمنی از جنس شیطان بزرگ نیز نوعی بیعقلی است، چنانکه آقای روحانی بدرستی گفت. نشان به آن نشان که بیهیچ شک و شبههای، پس از مدتی کوتاه پشیمانی میآورد. این ندامت نشانه خرد است وگرنه، اگر کسی پس از اعتماد به شیطان و خسارت دیدن پشیمان نشود، حکایت از دوام بیخردی میکند.
۷- تحریمهای جدید برخلاف روح و متن توافق در راه است. شیطان بزرگ در ۲۰ ماهه پس از اجرای برجام، آن روی بینقاب خود را نشان داده است. این شکنندهترین و مصیبتبارترین وضعیت برای شیطان است که از بزک و چرب زبانی و فریبندگی -که لازمه وسوسه و اغواگری اوست- خلع شود و مجبور باشد با همان سیمای منزجرکننده خویش ظاهر گردد. همین واقعیت، سند مهمی درباره ادعای قدرتمندی ایران در «جنگ هوشمند» با شیطان بزرگ است که میتواند دستمایه نظریهپردازی و پژوهش در آکادمیهای علوم سیاسی و روابط بینالملل شود. آمریکا هرگز مانند امروز در مقابل قدرتافزایی مشروع ایران، مستاصل نبوده است.
۸- مسئله بزرگ ابرقدرتها با ما، مانایی و پیشروندگی ایران به مثابه یک امر واقع و قابل الگوبرداری در میان سایر ملتهاست. برجام از نگاه آمریکا وغرب، صرفا ابزاری مهم در مسیر اجرای نقشه اصلی بود؛ راهبرد مهار و معطلسازی در میانه دهه پیشرفت که میتوانست ایران را به قدرت اول منطقه غرب آسیا تبدیل میکرد. نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی مهر ۱۳۸۹ گفت «ایران با سرعت قطاری تندرو به پیش میتازد و ما مانند یک خودروی قراضه سعی میکنیم خود را به پای این کشور برسانیم و مهار کنیم».
۹- نمیخواهیم بالش نرم زیر سر کسی بگذاریم. اتفاقا اکنون زمان هوشیاری است. اما بیخردی و بیانصافی است اگر واقعیت اقتدار ایران بازگو نشود. همین روزها روزنامه انگلیسی دیلی میرور مینویسد «آمریکا باید در سیاست خود تجدیدنظر کند؛ ایران بزرگتر از آن است که بتوان او را منزوی کرد» و جان مک کین سناتور آمریکایی در نیویورک تایمز خاطر نشان میکند « ایران در خاورمیانه، نظم جدید مد نظر آمریکا را نابود کرد». نیویورک تایمز چند روز قبل از یادداشت مک کین، در تحلیل دیگری نوشت « تیلرسون به شکل دزدکی به افغانستان و عراق رفت. در عراق استقبال سردی از وزیر خارجه آمریکا شد، چون اوعلیه ایران سخن گفته بود». همزمان ان بیسی نیوز تصریح میکند «ایران با کمک به دولت عراق در بازپسگیری کرکوک، آمریکا را تحقیر کرد. این، ضربهای مهلک و شکستی فضاحت بار بود. وهفته نامه اکونومیست به تاکید مینویسد « در حالی که ترامپ سرگرم لاف زدن وهیاهوست، ایران منطقه خاورمیانه را شکل میدهد». حق با فایننشال تایمز است؛ «دولت آمریکا در خاورمیانه سردرگم است. همه به آمریکا میخندند، وقتی که برای ایران خط و نشان میکشد».
۱۰- به احساس حقارت نهفته در یادداشت مایکل روبین (کارشناس ارشد اندیشکده امریکن اینترپرایز) نگاه کنید که در واشنگتن اگزمینر نوشت «ازهر تحلیلگر اطلاعاتی یا افسر نظامی آمریکا بپرسید، میگوید قاسم سلیمانی رئیسنیروی قدس سپاه پاسداران، یک تروریست است. اما بسیاری از ایرانیها از او به عنوان یک قهرمان و رزمنده واقعی یاد میکنند، نه مانند جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا که اینطور نیست. سلیمانی در عراق و در هر جای دیگر، علاوهبر رزمندگی، چهره یک استاد معاملهگر و یک دیپلمات برجسته را هم دارد. او برای اجتناب از خونریزی میان اتحاد میهنی کردستان و نیروهای دولت عراق پادرمیانی کرد. با وجود تمام حرفها درباره فرقهگرایی ایران، حتی سیاستمداران سنی عراق از گفتوگو با سلیمانی حرف میزنند. در سوریه نیز همینطور است، وی به دولت سوریه وتحکیم کنترل حزبالله کمک کرده است. در حالی که تحلیلگران آمریکایی سفر سلیمانی به روسیه را نقض تحریمهای سازمان ملل میدانند، همزمان این سفرها همچنان بر نقش او تاکید دارند».
۱۱- این مقام سابق وزارت دفاع آمریکا ادامه میدهد «نتیجه اینکه ایران نه تنها استراتژی بلکه پرسنلی برای هماهنگی و اجرای آن دارد. آمریکا میتواند از نفوذ ایران در منطقه شکایت کند اما تا زمانی که سلیمانی در بطن کار قرار دارد، بسیار دشوار است که عراقیها، آمریکا را جدی بگیرند. مک گورک فرستاده ویژه آمریکا خود را به عنوان یک دیپلمات قابل ثابت کرد، اما وی از روال و استحکامی که سلیمانی به خرج میدهد، برخوردار نیست. اکنون زمان مواجه شدن با واقعیت سلیمانی فرا رسیده است».
۱۲- «ما میتوانیم» اگر از سر هیجان صِرف و بدون تدارک باشد، یا از ابتدا موهوم است و یا گوینده آن در میانه راه جا میزند. «ما میتوانیم» شدنی است اگر که مبتنی بر چینش درست اسباب باشد. رهبر معظم انقلاب مرداد ۱۳۸۱ در دیدار با جمعی از دستاندرکاران روزنامه کیهان فرمودند «ما خلاف جریان حرکت نمیکنیم. ولو قاتلکم الذین کفروا لَوَلّوا الادبار ثم لایجدون ولیّاً و لا نصیراً. کفار اگر در قضیه حدیبیه با شما مبارزه و مقاتله میکردند، آنها شکست میخوردند. دنبال این میگوید سنتالله التی قدخلت من قبل. حالا چی سنت است؛ هر جا که جنگ حق و باطل باشد، سنت این است که حق پیروز بشود؟ نه! در جنگ احد که شکست خوردند، در جای دیگر مثل حُنین آن جور شد... سنت خدا این است که حق وقتی بر ارکان خودش، ارکان صحیح خودش، قرار میگیرد، حتما باید پیروز بشود بدون تردید... مجاهدت، همان ترتیب ارکان صحیح است، مجاهدت همهجانبه».
۱۳- رهبر انقلاب، ۲۹ خرداد ۹۱ در دیدار مسئولان نظام یادآور شدند «پیروزی، بدون مجاهدت، بدون حرکت، بدون خطرپذیری، امکان ندارد. خدای متعال وعده پیروزیِ بدون حرکت به هیچ کس نداده است. صِرف مؤمن بودن هم کافی نیست؛ مجاهدت لازم است، صبر لازم است.» ایشان ۱۱ مرداد ۹۵ خطاب به مردم متذکر شدند «وقتی معاهدهای که دلهای مؤمن با خدا بستهاند صادقانه باشد، کارها پیش خواهد رفت؛ همه مشکلات برطرف خواهد شد. البتّه زندگی موانع دارد، مشکلات دارد، هیچ جادّه آسفالتهای در مقابل هیچ ملّتی نیست؛ باید راه را با همّت خودشان هموار کنند. ملّتهایی که به اوج معنویّت و مدنیّت و رفاه و سعادت رسیدند، اینجوری حرکت کردند».
۱۴- معظمله، ۲۵ فروردین ۱۳۷۸ در دیدار فرماندهان ارتش، با انتقاد از سهلاندیشی فرمودند «هر حقیقتی دشمنانی دارد. آن کسی که انتظار دارد در جاده آسفالته زندگی، بدون هیچ دستانداز و بدون هیچ معارض و خطر حرکت کند، انسان سادهلوحی است که بالاخره هم با سر خواهد غلتید و از پا درخواهد آمد. جاده زندگی، جاده دشواری است؛ جاده پُرپیچ و خمی است. با هر قدم نزدیکتر شدن به اهداف والا، مشکلات و خطرهای تازهای؛ بعضی بزرگتر از مشکلات قبل وجود دارد. لذا راه زندگی، راه بیدردسری نیست؛ توقّع بیدردسری نباید داشت... کسی که در میدان جنگ دچار هزیمت میشود، قبلاً در درون خود دچار هزیمت شده است. اگر در درون خود دچار هزیمت نشویم، در بیرون هیچ دشمنی نمیتواند ما را منهزم کند».
۱۵- وقتی شهید حسن تهرانیمقدم یا شهید مجید شهریاری درباره تولید موشک یا سوخت ۲۰ درصد راکتور تهران میگفتند «ما میتوانیم»، سهل اندیشی و بیعملی در کارشان نبود. آنها فکر نمیکردند که قرار است این اقلام راهبردی را آکبند بخرند و وارد کنند. «ما میتوانیم» رنج و زحمت دارد. زحمت اندیشیدن به پرسشهای غامض و یافتن راههای صعبالوصول، زحمت عرق ریختن و مسیر ناهموار را هموار کردن. حالا هم راه همان راه است. نه ناامیدی و تسلیم و نه رویااندیشی محض و آمادهطلبی.
۱۶- اینکه پس از برجام، دامپروری رو به ورشکستگی فرانسه را به شهادت الکساندر بوردو رئیسفدراسیون ملی گوشت فرانسه نجات دهیم یا واردات مصرفی غیرضرور (ماهی زینتی، گلابی خشککرده، برنج، شیرینی، شکلات، سرکه، پفیلا و غذای سگ و گربه خانگی) را ۴ برابر کنیم؛ یا اینکه صادرات غیرنفتی ما در ۲ سال پسابرجام ۲۰ درصد کاهش یابد و اعلام شود مشکل سوئیفت و گشایش ال سی همچنان باقی است و حتی نمیتوانیم یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم و...، نشان میدهد محاسبه عقلانی در میان نبوده است.اگر برخی مدیران خوش خیال نسبت به غرب، موجب معطلی و فشلی در حل مشکلات شدهاند، بیارتباط با انفعال و کم کاری جریان حزباللهیِ قائل به رفتار انقلابی اما ناملتزم به گفتمان نیست. مطالبه موثر، کمترین تکلیف نیروهای انقلابی است.